دوربین ما، اسلحه ما. این شعاری است که مسیح علینژاد برای تبلیغ علیه حجاب از آن استفاده میکند. ابزار تبلیغاتی او شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسیزبان است که با حمایتهای مادی و معنوی دشمنان جمهوری اسلامی در اختیارش قرار میگیرد.
پایگاه رهنما :
دوربین ما، اسلحه ما. این شعاری است که مسیح علینژاد برای تبلیغ علیه حجاب از آن استفاده میکند. ابزار تبلیغاتی او شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسیزبان است که با حمایتهای مادی و معنوی دشمنان جمهوری اسلامی در اختیارش قرار میگیرد. مسیح علینژاد مبارزه با حجاب را بهانهای برای تضعیف نظام، ضربه زدن به منافع عمومی و اعمال تحریمهای بیشتر علیه ملت ایران قرار داده است و البته با این کار، کاسبی خودش را هم میکند. خوشخدمتی او به حدی بود که توانست در دیدار با وزیر خارجه آمریکا حمایت مستقیم پمپئو را کسب کند و در همان دیدار خواستار اعمال تحریم و فشار بیشتر به ملت ایران شد. صفحات مجازی رسانههای فارسیزبان و شبکههای معاند و سلطنتطلبی همچون من و تو نیز با پروبال دادن به تبلیغات علینژاد و دعوت از حامیانشان برای ارسال ویدئوهای همسو، در این خط تبلیغی، او را همراهی میکنند. ویدئوهایی که عمدتاً تقطیع شده هستند و در آنها شاهد میزان بالایی از تنش و جنجال، فحاشی و دادوفریادهای افرادی برای مخالفت با قانون هستیم. ارسال هرچه بیشتر این ویدئوها در حقیقت تکمیلکننده پروژه مالی است که علینژاد برعهدهگرفته و کمکی است برای مدارک جمعآوریشده توسط او که برای اعمال تحریمهای فلجکننده علیه ملت ایران به کار میگیرد.
شبکه من و تو و علینژاد با انتشار این ویدئوها مرتب مردم را به رویارویی با یکدیگر بر سر موضوع حجاب تشویق میکنند. هرچقدر در ویدئوها تنش بیشتری دیده شود آنها استقبال بیشتری میکنند. در بسیاری از فیلمهای تقطیع شدهای که توسط این صفحات منتشر میشود مشخص نیست دقیقاً موضوع تنش چه چیزی است و چرا افراد در آن درگیر شدهاند. فقط لحظه دستگیری افراد توسط نیروی انتظامی یا فحاشیهای رکیک و دادوفریاد را میبینیم. در همه جای دنیا، پلیس وظیفه دارد با هنجارشکنان و کسانی که قانون را زیر پا میگذارند برخورد کند و اگر از انجام این وظیفه شانه خالی کنند، مایه تعجب است. همچنین «پلیس» در همه کشورها یک نیروی قانونی است و اجابت درخواست پلیس یک وظیفهی شهروندی محسوب میشود؛ بنابراین طبیعی است که تمرد از فرمان پلیس با واکنش مواجه میشود. ایران و شرق و غرب هم ندارد؛ اما کسی که این فیلمها را میبیند برایش عجیب است که چرا پلیس بهعنوان نوک پیکان معرفی میشود. تقطیع فیلمهای منتشرشده توسط دشمنان و افراد فرصتطلب، باعث میشود مخاطب فقط شاهد درگیری پلیس با افراد باشد و دلایل این درگیری از نگاه مخاطب مخفی بماند. درحالیکه همان افرادی که در فیلم با آنها برخورد میشود دقایقی قبل در حال قانونشکنی و برهم زدن آرامش عمومی بودند و با پافشاری بر رفتار ناهنجار خود و دهنکجی به قانون و جسارت به مأمور اجرای قانون؛ پلیس یا افراد مختلف جامعه را به تنش دعوت میکنند و از آن فیلمبرداری میکنند.
درهرصورت انتشار این ویدئوها بهتدریج به دو قطبیسازی جامعه دامن میزند و موجب نفرت پراکنی میان مردم میشود. به همین دلیل اخیراً در همین قبیل فیلمها، شاهدیم که حتی تذکرهای دلسوزانه و محترمانهای که برای رعایت حجاب به برخی افراد داده میشود با پاسخهای تند و گاهی فحاشی روبهرو میشود. بهطوریکه گاهی دوربین آنها به سلاحی علیه خودشان تبدیل میشود که رفتار ناهنجارشان را برای دیگران نمایش میدهد. از طرفی درحالیکه سالانه هزاران زن در کشورهای غربی مورد تعرض جنسی قرار میگیرند، علینژاد و شبکه من و تو با چشمپوشی از این آمار و ارقام وظیفه اصلی خود را تشویق زنان ایرانی به برهنگی و معرفی آن بهعنوان یک حق قرار دادهاند. علینژاد در حالی به حامیان خود بهصورت زبانی توصیه به جلوگیری از فحاشی و خشونت میکند که عملاً در صفحات مجازی خود با نفرت پراکنی و تحریک هیجانات و احساسات و مقابل یکدیگر قرار دادن مردم تمام تاکتیکهای برانگیختن خشونت اجتماعی را به کار میگیرد و اتفاقاً از نمایش فیلمهای پرخشونت استقبال بیشتری میکند. او برای تحقق هدفش سعی میکند از ظرفیت سلبریتیها نیز بهره ببرد و آنها را نیز تشویق به نافرمانی از قانون و انتشار ویدئوهای تقطیع شدهاش در صفحات پرمخاطبشان میکند. متأسفانه گاهی برخی نیز بدون اطلاع از جزییات وقایع اظهارنظر جانبدارانه میکنند و تحت تأثیر جنجالهای نمایشی قانونگریزان قرار میگیرند و از آنها دفاع میکنند که همین موضوع کار را برای مجریان قانون سختتر میکند.
ادامه این روند باعث میشود در آینده هر مجرمی اعم از سارق، جیببر، متجاوز و قاتل نهتنها از زیر پا گذاشتن قانون هیچ ابایی نداشته باشد بلکه با ایستادگی در مقابل مأمور اجرای قانون، اهانت به او، تصویربرداری از صحنهسازیهای نمایشی و انتشار آن، حمایت عوام و خواص جامعه را هم را به خود جلب کند. در این حالت مأموران اجرای قانون مظلومترین مهرههای این بازی هستند که اگر وظیفه خود را انجام ندهند توبیخ کاری می-شوند و در صورت انجاموظیفه نیز مورد نکوهش اجتماعی قرار میگیرند. همچنین انتشار گستردهی این فیلمها در شبکههای خارجی تصویری زشت و مخوف از روابط اجتماعی مردم ایران و پلیسی که حافظ امنیت جامعه است نشان میدهد و موجب ضربه زدن به تصویر ملی کشور در نگاه مخاطبان بینالمللی میشود. جالب آنکه بسیاری از کسانی هم که در داخل ایران اعتقادی به حجاب ندارند با پذیرش اینکه حجاب، قانون رسمی کشور است با روشهای تخریبی امثال علینژاد مخالف هستند و آن را فرصتطلبی او برای خوشرقصی و کسب حمایت دشمنان ایران میدانند. «رعایت حجاب» الزاماً ربطی به باور و اعتقاد قلبی افراد ندارد و میتواند ناشی از درک مسئولیت اجتماعی در قالب «احترام به عرف جامعه برای همزیستی مسالمتآمیز» باشد؛ همانی که علینژاد در تخریب آن میکوشد. در حال حاضر ضدانقلاب موضوع حجاب را مورد سوءاستفاده خود قرار داده است و با نفرت پراکنی و طرح شعار دوربین ما سلاح ما تلاش میکند تا مردم را علیه یکدیگر بشوراند، زنان را به ابزار سیاسی جنسی تبدیل کند و مردم را برای مقابله با قوانین و مأموران اجرای قوانین که درواقع حافظان امنیت مردم هستند تشویق کند.
ارسال نظرات